از آشفتگی تا آرامش: چگونه یک کابین صداگیر کار زندگی من را نجات داد (و شاید کار شما را هم)
اجازه بدهید شما را به یک صحنه ببرم: ساعت ۱۰:۳۲ صبح یک چهارشنبه است. من بین یک تیم استارتآپ که درباره روند NFT بحث میکنند و یک طراح گرافیک آزاد که موسیقی lo-fi پخش میکند، گرفتار شدهام. «گزارش ربع سال دوم کجاست؟ مشتری پرسیده.» صفحه نمایش من مبهم میشود. نمیتوانم به آخر جملهای برسم که کسی نه چندان بعد از شانه من فریاد نزند: «به زودی باز میگردم!». این کار از خانه نبود—این کار از دوزخ بود.
سپس حمله پنیک آمد.
این اتفاق در طی یک نمایش فروش در زوم به یک مشتری از شرکتهای فورچون 500 افتاد. در وسط جمله، یک باریستا سینیای از قهوههای لاته در ظرف جاره به زمین افتاد. سویی کلید مشتری بلند شد. «محیط جالبی دارین»، با تنه خود لبخند زد. میخواستم در دیوارهای مهرهای شکسته بینجام.
روزی که همه چیز تغییر کرد
بوoth ضد صدا مانند چیزی از فیلم علمی تخیلی بود—یک مکعب سیاه شیشهای با نور نرم محیطی در حال روشنی. «اسعیش رو»، مدیر فضای کارگاهی تشویق کرد. «ما به آن کپسول زن میگوییم.»
داخلش رفتم و چیزی نشنیدم. نه صدای فریاد آور ماشین عشقه. نه زنگ ناپایانه لیفت. فقط حرکت پارچه پیراهن لینن من و صدای نرم نفس خودم. در با صدای قاطع یک ماشین لوکس بسته شد.
忽然، چیزهایی را متوجه شدم:
-
چگونه از ساعت هشت صبح دندانها را محکم کرده بودم
-
سردرد تنشی که اشتباهاً فکر میکردم حملهٔ کافئین باشد
-
که من به طور ناخودآگاه سرعت تایپ جنونی همسایهام را شبیهسازی میکردم
وقتی لپتاپم را باز کردم، چیزی شگفتانگیز اتفاق افتاد. ۱,۲۰۰ کلمه از گزارش معوقه را در یک نشست نوشتım. بدون مرور اینستاگرام. بدون استراحتهای اضطراری برای خوردن ناگهانی. فقط من، فکرهاي من و صدای نرم وентیلیشن پنهان بخش.
مراسم روزانه جدید من (که مثل غش به نظر میرسد)
ساعت ۷:۵۵ ق.ظ: رزرو «صندونم» با استفاده از اپلیکیشن (نکته حرفهای: برای تخفیف ۲۰٪، بازه زمانی ۷-۹ ق.ظ را انتخاب کنید).
8:00 ق.ظ: به تماسهای لندن وارد شوید بدون اینکه باید روی سفارشهای تاست آواتادو صراخ زنید.
11:30 ق.ظ: جلسات کاربردی متمرکز را با استفاده از تایمر پومودورو داخلی میزبانی کنید (بله، دارای درگاههای USB-C و شارژ Qi است).
3:00 ب.ظ: خوابیدن. (داوری نکنید—صنده شده کردن صندلی و نور گردش روز مانند یک روز در آبدرمانی است).
این جای نشستن به سلاح مخفی من تبدیل شد:
-
حساب کاربری فرچون 500 را در مرحله دوم کسب کردم (صدای واضح = ۷۰٪ افزایش درک کارآمدی)
-
یک پست لینکدین ویروسی را در ساعت طلایی تمرکز نوشتم
-
سرانجام صدای خودم را به جای صدای دیگران شنیدم
چرا مغز شما به این نیاز دارد بیشتر از آنچه میدانید
عصبشناسی توضیح میدهد چه چیزی را احساس کردم:
-
پوشش صوتی : مغز سخنرانی را به عنوان «تهدید» در فضاهای باز پردازش میکند (ممنون، دانهٔ ژنتیکی انسان حجی). سطح نویز ۳۲ دسیبل کابین ایمنی را نشان میدهد.
-
محوریت فضایی : تحقیقات هاروارد نشان میدهد فضاهای مشخص شده تعهد به وظایف را به میزان ۴۴٪ افزایش میدهد. کابینم با ۶ فوت مربع > دفتر باز ۶۰۰۰ فوت مربع.
-
جریان هوایی زن : هوا فیلتر شده HEPA (آرامتر از گربه خوابیده) حملات عطسهای که در طی ارائهها به دلیل آلرژی به من حمله میکرد، را متوقف کرد.
حقیقت نامرئی درباره کار مدرن
ما به یک دروغ فروخته شدهایsm پایبندیم: همکاری نیاز به صداهای مستمر دارد. اما خلاقیت واقعی به جای پناه نیاز دارد. کابین من ضد اجتماعی نیست - بلکه ضد اغتشاش است. من با ذهنی تیزتر، مهربانتر و واقعاً حاضر در گپوگفتهای قهوهخانه برمیگردم.
sharedInstance شما: چگونه می توانید جزیره تمرکز خود را پیدا کنید
-
آزمایش سواری : بیشتر فضاهای همکاری امکان آزمایش رایگان نشست 30 دقیقه ای را ارائه می دهند.
-
راه حل خودساز : گوشیهای حذف صدا + یک چادر بالا آمدنی قیمت 90 دلاری استفاده کنید (همینطور نیست، اما کمک میکند).
-
بزرگ فکر کن : در صورتی که همیشه در خانه کار میکنید، سرمایهگذاری در یک بخش خانگی کنید (قیمت از 4000 دلار شروع میشود - ارزانتر از مشاوره).
آخرین خط:
آن مشتری که پس زمینه آشفته من را مسخره گرفت؟ حالا بزرگترین حامی من است. هفته گذشته، شنیدم او گفت: «به جن بودجه بخش بدهید - او در آنجا 200 درصد تیزتر است.»
حکم این است که سکوت طلایی نیست—بلکه پلاتین حرفهای است.